کجایید ای دوستان

دیروز رفتم بلاگفام  نوشته های تیر رو بخونم دمیبینم سال ۹۳ هیچیش نمونده....بلاگفای...

خواستم قبلتر هارو بخونم رمز رو یادم نبود

کسی یادشه لطف کنه برام بذاره

خیلی سوت و کوره اینجا.....قبلا خیلی خوب بود....واقعا انقدر مشغله زیاده که نمیرسم فکر کنم چی گذشته...چیا نوشتم...چیکاراکردم....دیروزم اگه رفتم بلاگفا میخواستم تاریخ سفرمون رو در بیارم اونم که پریده بود.....

.........زندگی ..با تموم سختیاش ...که قسمت مهمش قسط هامونه میگذره....داره دوسال میشه ولی نمیدونم چرا تمومی نداره ....در واقع باید بگم میدونم ولی خسته شدم....یروز بشه که کم بشه.......

توی این نزدیک به دوسال پیشرفتی نداشتیم و فقط رپزمرگی کردیم....حتی تشد یه مسافرت بریم

همش درگیر کار و همین قسط ها هستیم...الیبته بترش رو همسر به دوش میکشه ولی خب بی تاثیر نیست تو زندگیمون.‌‌.

کشتم خودمو تا چندرقاز یا غاز پس انداز کردم و قراره واسه همسر گوشی بخرم...نه از نوع آیفون بلکه سامسونگ

یه مشکل بزرگی که دارم ...اعتیاده..اعتیاد به پیج و کانال های فروش وسایل ترک.....ینی نمیرم یه مانتو واسه خودم بخرم پول میدم واسه ینولی تو خونه.....هی میخوام لفت بدم و انفالو شم نمیشه.....هر ماه  یه مبلغی تو این راه صرف میشه....

فعلا همین


آهنگ

آهنگی که پست قبل ازش گفتم

این 

۳سالگی

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

هوای گرم ادمو خسته تر میکنه

عصر که میرسم خونه بعد دوش یکم دراز میکشم ....ممکنه بخوابم حدودای ۹ پاشم تا ۹.۵ هم که طول میکشه سرحال بشم تازه باید تو فکر شام باشم..... یا نه کلا نمیخوابم و مشغول شام پختن و نت گردی و تی وی میشم....

وضعیت کار بعد عید خیلی تغییر کرد و حسابی خسته م میکنه

هر شب خواب کارمو میبینم....

خلاصه روزمرگی....

ولی خب شکر....

دلم خیلی مسافرت میخواد اونم انچنانی ولی کاش میشد....که نمیشه.....

کی بشه دل سیر درد و دل کنم :) 

زرشک پلو با مرغ نازنین رو رفتیم تو دل طبیعت و کوه نوش جان کردیم

مستر گفت نهار و ورداریم بریم بیرون.... تا جا واسه نشستن پیدا کنیم غذامون نیمه سرد شد ...ولی تنوعی بود و .... خاطره شد...

درد دندون به قوت خودش باقیه ....

دلم یه نون خونگی داغ با چایی میخواد....